Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرگزاری دانشجو»
2024-05-02@08:58:59 GMT

بسته موازنه‌ساز ایران

تاریخ انتشار: ۱ بهمن ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۵۶۴۰۴۱

بسته موازنه‌ساز ایران

اقدام همزمان ایران علیه چند موقعیت مرتبط با اسرائیل در استان اربیل و علیه گروه‌های تکفیری تحریرالشام و داعش در شمال‌غرب سوریه از فاصله ۱۲۰۰ کیلومتری، از خوزستان ایران و علیه یک گروهک تروریستی در استان بلوچستان پاکستان یک «بسته موازنه‌ساز» بود.

 به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، سعدالله زارعی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: واکنش همزمان ایران به سه موقعیت تروریستی در پاکستان، عراق و سوریه بازتاب گسترده‌ای در سطح بین‌المللی و منطقه‌ای ایجاد کرد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

عمده تحلیل‌ها دائر مدار قدرت عملیاتی ایران و اراده آن به کنش و واکنش فعال بود. واقعیت هم این است که در منطقه ما نه ماجرای تروریسم پایان یافته و نه ضرورت مقابله با آن به فرجام رسیده است. دلیل آن هم این است که ماده بین‌المللی و ماده منطقه‌ای تروریسم علی‌رغم ضربات شدیدی که دریافت کرده‌اند، هنوز از میان نرفته‌اند؛ بنابراین ضرورت دفاع هنوز به قوت خود باقی است.

حضرت امام خمینی - رضوان‌الله تعالی علیه‌- از همان آغاز تأسیس رژیم غاصب اسرائیل، خطر صهیونیسم را برای جوامع اسلامی یادآور شده‌اند. کما اینکه از همان آغاز نهضت اسلامی خود در سال ۱۳۴۱، خطر آمریکا و نظام سلطه برای کشور و جهان اسلام را تذکر داده‌اند. به کار بردن واژه «شیطان بزرگ» بر این اساس صورت گرفته است. کما اینکه واژه «جرثومه فساد» را برای اسرائیل به کار بردند و گاهی هم آن را شیطان اصغر یا شیطان کوچک‌تر خطاب می‌فرمودند. به هر حال واضح است که آمریکایی‌ها در کار توطئه علیه مسلمین و به‌خصوص آن بخش پویاتر مسلمانان باشند. از این‌رو در پی ضربه سنگینی که هفته پیش به ارکان اطلاعات ویژه رژیم غاصب در شمال عراق خورد، رژیم غاصب دیروز در سوریه و لبنان علیه نیرو‌های ایرانی و فلسطینی دست به جنایت زد. این طبیعی است، مهم این است که طرف مقابل آن که جوامع مسلمان می‌باشند، توجه لازم را داشته باشند. در این خصوص گفتنی‌هایی وجود دارد:

۱- ایران پیش از این هم به کانون‌های فساد از جمله مراکز متعلق به آمریکا و مناطق تحت اشغال اسرائیل و مراکز تجمع عوامل تکفیری و تروریستی در پاکستان، عراق و سوریه حمله نموده و نوعاً به‌طور رسمی هم از اقدام خود خبر داده بود. حمله به پهپاد آمریکایی - گلوبال هاوک - به دلیل تجاوز به آسمان ایران و حمله سنگین به پایگاه تحت اشغال عین‌الاسد در واکنش به ترور شهید سلیمانی در فرودگاه بغداد، حمله به بلندی‌های تحت اشغال جولان در تلافی به شهادت رساندن شش نفر از نیرو‌های ایرانی در پایگاه تی‌فور ارتش سوریه، حمله سنگین به مرکز تجمع تکفیری‌ها در دیرالزور به تلافی اقدام عملیاتی تروریست‌ها علیه مجلس شورای اسلامی و حرم مطهر حضرت امام (ره) و نیز حملات مکرر به مراکز تجمع ضدانقلاب در استان سلیمانیه عراق و تعقیب اشرار ضدایرانی در خاک پاکستان از این قرار می‌باشند. اما عملیات تلافی‌جویانه همزمان ایران در سه کشور و به‌خصوص آنچه در حمله به چند موقعیت وابسته به رژیم غاصب در استان اربیل عراق صورت گرفت، در نوع خود جدید به حساب می‌آید.

حمله برون‌مرزی همزمان، عمق توانایی واکنشی ایران را به خوبی نشان داد و این موضوع را آشکار کرد که اگر کشوری در همسایگی ایران قرار داشته باشد و در‌های خود را به روی تروریست‌های ضدایرانی اعم از آنکه بین‌المللی، منطقه‌ای و یا حتی محلی باشند، باز کند، نمی‌تواند از تبعات اقدامات خود فرار نماید؛ بنابراین اگر روزگاری هم به دلیل ملاحظات همسایگی، در موضوع مقابله ایران تعللی صورت گیرد، این تعلل دائمی نیست و در لحظه‌ای می‌تواند تبدیل به صحنه رویارویی سخت ایران گردد. اقدام همزمان ایران علیه چند موقعیت مرتبط با اسرائیل در استان اربیل که تحت سلطه خانواده بارزانی است و علیه گروه‌های تکفیری تحریرالشام و داعش در شمال‌غرب سوریه از فاصله ۱۲۰۰ کیلومتری، از خوزستان ایران و علیه یک گروهک شرور تروریستی در استان بلوچستان پاکستان در واقع یک «بسته موازنه‌ساز» بود. چرا که اقدام ایران فقط سه نقطه را هدف قرار نداد بلکه اصل واگذاری زمین برای تهدید دیگران و پذیرش نقش نیابتی و یا پذیرش نقش میزبان در تهدیدات علیه هر کدام از کشور‌های منطقه را مورد تهدید جدی قرار داد. آنان که سهمی در رفت‌وآمد صهیونیست‌ها به منطقه دارند و آنان که دفتر و موقعیتی به آنان و یا به دیگر تروریست‌ها داده‌اند، باید بدانند ممکن است در معرض اقدامات مشابه قرار گیرند چرا که امنیت ملی مقوله قابل اغماض و قابل معامله و معاوضه نیست.

۲- اقدام عملیاتی ایران علیه سه نقطه در شهر اربیل از این حیث تازگی داشت که ایران تاکنون در مرکزیت اقلیم کردستان و موقعیت‌های ایجاد شده خارجی مرتبط با اقلیم وارد عمل نشده بود. پیش از این، اقدامات واکنشی ایران به مناطقی در شرق استان سلیمانیه محدود بود و طرف حمله ایران هم گروهک‌های ضدایرانی بودند و عملیات نظامی هم در قالب درگیری‌های دوطرف مرز قابل تعریف بود. اما اینک اولاً ایران به جای استفاده از الگوی درگیری مرز با مرز، چندین موشک بالستیک را به اهدافی در فراسوی مرز‌ها شلیک کرده، ثانیاً این حمله در مرکز اقلیم کردستان صورت گرفته و ثالثاً مخاطب حمله به جای عوامل تروریست ایرانی، عوامل تروریست اسرائیلی بوده که البته با سران اقلیم هم روابط حساسی داشته‌اند. این ویژگی‌ها، عملیات نظامی اخیر ایران را خاص کرد تا جایی که وزیر خارجه کرد عراق را که عضو حزب دموکرات و وابسته به طیف «مسعود بارزانی» می‌باشد، به اتخاذ مواضع تند کشاند که البته نخست‌وزیر عراق طی عبارتی جبران مافات کرد و با تعدیل مواضع او، حساب دولت را از اظهارات وزیر سهمیه‌بندی شده خارجه جدا کرد. عراقی‌ها با توجه به اطلاعاتی که خودشان از دست داشتن عوامل اسرائیلی که با حزب بارزانی هم رفت‌وآمد داشته و در انفجارات و اغتشاشات ضدایرانی هم سهیمند، به ما داده اند، باید علیه این جریان وارد عمل می‌شدند. این در حالی است که در اسفند ماه سال گذشته و زمانی که مشخص شد فرماندهی آشوب‌های پاییز ۱۴۰۱ ایران در کردستان عراق بوده، ایران و عراق طی یک توافق راهبردی بر لزوم جمع‌آوری موقعیت‌های ناامن‌ساز تأکید کردند؛ بنابراین اقدام ایران با توافق انجام شده، منطبق بوده است. اگر مسعود بارزانی دلسوز جمعیت کرد و نگران به خطر افتادن امنیت آنان است، باید به مقتضای این نگرانی، مانع تحرکات ضدایرانی در منطقه اقلیم - به هر شکلی که باشد- گردد.

۳- اقدام ایران علیه مرکز تجمع یک گروه شرور که دارای ریشه ایرانی در شرق کشور است هم از این قاعده پیروی می‌کند. بدون تردید ما پاکستان را کشور دوست خود دانسته و در منازعاتی که طی حدود ۷۷ سال که از تأسیس آن می‌گذرد، با دشمنان خود داشته، کنار اسلام‌آباد بوده و در مصیبت‌های طبیعی هم غمخوار آنان بوده‌ایم. اینک هم روابط ایران و پاکستان در سطح قابل قبولی است. اما چه کنیم با همسایه‌ای که وقتی با اعتراض ما مواجه می‌شود، از وظیفه کنترل تروریزم و عدم سرازیر شدن حوادث تروریستی علیه ایران طفره رفته و وانمود می‌کند قادر به کنترل استان پهناور جنوب غربی خود یعنی بلوچستان (به مرکزیت کویته) نیست این در حالی است که هیچ‌کس ارتش پاکستان را که برای مقابله با حملات سنگین هند به پاکستان طراحی شده و آموزش دیده است، ضعیف نمی‌داند. کما اینکه این ارتش بار‌ها در شناسایی رد پای مجرمین و برخورد فوری و سخت با آنان، آزمون موفق خود را پس داده است. اما چرا در این صحنه اظهار ناتوانی می‌نماید؟ عمده‌ترین دلیل و قوی‌ترین مستند این است؛ دولت پاکستان از پروژه‌های امنیتی ارتزاق می‌کند.

براساس یک سند تاریخی که میان رئیس سابق دستگاه امنیتی سعودی و رئیس وقت ای‌اس‌ای پاکستان امضا شده، سرویس پاکستان متعهد گردیده مانعی بر سر راه حرکت عوامل تروریستی به سمت مرز ایران ایجاد نکند. این در حالی است که عربستان سعودی هم مثل پاکستان نفع مستقیم و نقدی در رابطه با تهدید امنیتی ایران ندارد و پیامد اقدامات ضدامنیتی علیه همسایه خود هم آن‌قدر زیاد است که آنان را از طراحی و پشتیبانی بدون دلیل یک گروه تروریستی باز بدارد. پس می‌توان گفت در این‌جا عربستان واسطه یک کشور شرور است که از نفوذ آن در پاکستان برای کمک به اجرای طرح‌های یک رژیم شرور در فراسوی مرز‌های مشترک ایران، پاکستان و عربستان استفاده می‌کند. این رژیم شرور، اسرائیل است. کما اینکه سندی هم دال بر این وجود دارد.

ایران بعد از تذکرات و پس از آنکه در همین هفته‌های اخیر از سوی این گروه‌های اجیر متحمل خساراتی شد، چه کاری باید انجام می‌داد؟ از آنجا که اقدام ایران علیه یک گروه تروریستی ایرانی بوده و نه علیه اتباع پاکستان، قاعدتاً باید مورد استقبال اسلام‌آباد و ارتش آن قرار می‌گرفت و البته اظهارات گرم روز جمعه وزیر خارجه و رئیس شورای عالی امنیت آن کشور هم نشان داد، اقدام ایران را یک مشکل امنیتی برای خود ارزیابی نمی‌کنند. واقعه رفت و برگشتی هفته گذشته میان ایران و پاکستان باید این نکته را به اسلام‌آباد تفهیم کرده باشد که زمان پروژه‌بگیری و ارتزاق از امنیت همسایگان به سر آمده است.

منبع: کیهان

منبع: خبرگزاری دانشجو

کلیدواژه: همزمان ایران اقدام ایران ایران علیه رژیم غاصب یک گروه

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۵۶۴۰۴۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ناقوس جنگ را چه کسی به صدا درآورد؟/ زیباکلام: ما باعث حمله‌ی صدام به ایران شدیم/ حبیب احمدزاده: این ساده‌لوحی است صدام کینه‌ی قرارداد الجزایر را داشت

فهیمه نظری: یکی از بحث‌های جنجال‌برانگیز که در سال‌های اخیر در جامعه‌ی روشنفکر ایرانی شکل گرفته است بحث آغاز جنگ ایران و عراق است. روایت رسمی می‌گوید ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ عراق با حمله‌ی هوایی به چند فرودگاه ایران جنگ ۸ ساله را کلید زد؛ اما حالا با گذشت دهه‌ها گاه این بحث مطرح می‌شود که تحریکات ایران موجب حمله‌ی عراق به ایران شد. مرحوم ابراهیم یزدی وزیر خارجه‌ی دولت موقت در اواخر عمر خویش در گفت‌وگو با حسین دهباشی در برنامه‌ی «خشت‌خام» که در آپارت منتشر شد گفته است که بر خلاف نشست موفقیت‌آمیز او با صدام برای جلوگیری از تنش‌های احتمالی میان دو کشور در حاشیه‌ی کنفرانس‌ غیرمتعهدها در هاوانا، اما تحریکات تلویزیون ایران موجب حمله‌ی ایران به عراق شد. یزدی همچنین به اعتراض مرحوم سید محمود دعایی سفیر وقت ایران در عراق اشاره می‌کند که در شورای انقلاب گفته بود: [نقل مستقیم از ابراهیم یزدی]: «آقا اگر می‌خواهید با عراق بجنگید من استعفا بدهم برگردم ولی اگر می‌خواهید نجنگید و مماشات کنید این روشش نیست.» و امام خمینی در پاسخ به او گفته بود که «نخیر نمی‌توانی نروی [به عراق] باید بروی»

خود مرحوم دعایی که مدتی پیش از آغاز جنگ به خاطر کمرنگ شدن ارتباطات میان ایران و عراق به کشور برگشته بود، در مهرماه ۱۳۹۵ در نشستی با عنوان «ناگفته‌های جنگ» در این باره گفته است: «وزیر امور خارجه عراق از سوی صدام به من پیغام داد که به امام بگویم برای حل مسائل فی‌مابین نماینده‌ای را به عراق بفرستد، امام نیز در پاسخ به این پیغام، هرگونه مذاکراتی را به تشکیل مجلس شورای ملی و انتخابات ریاست‌جمهوری موکول کرد تا نمایندگان ملت برای مذاکره به عراق بروند و در این فرصت نیز از عراق خواست که حسن‌نیت خویش را ثابت کند و علیه ایران تبلیغ نکند.» (تاریخ ایرانی)

صادق زیباکلام: عراق دشمن ما نبود؛ ما تحریکش کردیم

در ادامه‌ی مجادله بر سر این‌که کدام طرف موجب آغاز جنگ شد، چند روز قبل کانال تلگرامی اینستای انقلابی ویدیویی از صادق زیباکلام منتشر کرد که در آن تحریکات ایران را موجب حمله‌ی عراق به ایران دانسته، زیباکلام در آن ویدیو گفته است:

«عراق دشمن ما نبود، صدام حسین به هیچ وجه دشمن ما نبود. این ما بودیم که عراق را دشمن خودمان کردیم. هرکس رفت پیش امام بعد از انقلاب، عشایر عرب رفتند، شیعیان رفتند، عده‌ای از اهالی بصره رفتند. امام گفتند این صدام این جرثومه‌ی فساد را چرا ساقط نمی‌کنید چرا شما انقلاب اسلامی نمی‌کنید مثل مردم ایران این فاسد را سرنگون کنید. خدا رحمت کند مرحوم دعایی اولین سفیر ایران بود در عراق بعد از انقلاب، آقای دعایی سراسیمه تابستان ۵۹ آمد ایران، دو سه ماه قبل از این‌که عراق به ما حمله کند رفت شورای انقلاب، رفت خدمت امام رفت این را دید رفت آن را دید گفت آقا جان صدام پیغام داده گفته آخه شما چی می‌خواهید از جان من؟! آخه چرا این آقای خمینی مرتب به ما حمله می‌کند و مرتب می‌گوید این مردم عراق باید من را سرنگون کنند. من این ۱۴ سالی که شما این‌جا بودید من به جز احترام به شما مگر کار دیگری کردم؟! و صدام واقعا دیگر عصبانی شده – این‌ها را آقای دعایی می‌گوید – و اولتیماتوم داده گفته اگر واقعا شما این سیاست خصمانه علیه من را نگذارید کنار... امام به ایشان گفتند که نه تکلیف دارید شما برگرد برو و اصلا انگار نه انگار... دو سه ماه بعد صدام به ما حمله کرد؛ بنابراین ما بودیم که باعث حمله‌ی صدام به ایران شدیم.»

حبیب احمدزاده: صدام عقده‌ی جمال عبدالناصر شدن داشت

پیش‌تر اما در مرداد ۱۴۰۲ حبیب احمدزاده، مستندساز و نویسنده در برنامه‌ی گفت‌وگومحور «مثبت نگاتیو» در نگاهی کاملا متفاوت و با استناد به گفته‌های صلاح عمر العلی نماینده‌ی وقت ایران در سازمان ملل درباره‌ی ملاقات صدام با ابراهیم یزدی در هاوانا، مسبب و شروع جنگ ایران و عراق را صدام دانسته است. متن گفته‌های احمدزاده در آن برنامه که ویدیوی آن در پی اظهارات زیباکلام این روزها در فضای مجازی وایرال شده به شرح زیر است:

حبیب احمدزاده: هرکس که می‌خواهد بگوید می‌شد از جنگ جلوگیری کرد باید چند نکته را بداند: اولین چیزی که ما باید درباره‌ی جنگ ایران و عراق بدانیم این است که ۱- یک نفر به نام صدام سال‌ها عقده‌ی عین جمال عبدالناصر شدن را در میان مردم عراق داشت. ۲- این آدم یک قراردادی به نام ۱۹۷۵ الجزایر را با شاه امضا کرده بود که ناچارا بود. اگر خاطرات سانسورنشده‌ی علم را بخوانیم می‌بینیم که خود شاه می‌گوید صدام آمد به من گفت ما وقتی با شما صلح کردیم که ۵ بمب بیش‌تر در کردستان عراق نداشتیم و شما بهترین جوانان عراق را به کشتن دادید. صدام این کینه را داشت و مشکلش هم این بود که خودش به عنوان معاون رئیس‌جمهور این قرارداد را امضا کرده بود نه حسن البکر. امضای او [صدام] پایش بود. حالا می‌گویند ۱۳ روز پس از پیروزی انقلاب در شورای عالی انقلاب عراق صدام به عنوان معاون رئیس‌جمهور (هنوز آن موقع رئیس‌جمهور نشده بود) سخنرانی می‌کند و می‌گوید: «بهترین فرصت تاریخی برای بازپس‌گیری شط‌العرب و سرزمین‌های عربی از ایران فرا رسیده است.» ۱۳ روز بعد از ۲۲ بهمن ۵۷ [این حرف را می‌زند].

این آدم... وقتی که رئیس‌جمهور عراق می‌شود و آن کشتار دسته‌جمعی و تصفیه‌اش را در عراق صورت می‌دهد، بعد کنفرانس غیرمتعهدها در هاوانا است. از آن طرف هم ابراهیم یزدی می‌آید به عنوان وزیر خارجه‌ی ایران درخواست جلسه با صدام می‌دهد. یک ماجرایی رخ می‌داهد که بعدها ابراهیم یزدی می‌گوید من با ایشان [صدام] به توافق رسیدم ولی تبلیغات ایران باعث شد که جنگ شود و...

من جواب می‌توانم به این بحث بدهم که چقدر یک سیاستمدار می‌تواند فقط با یک قطعه پازل یک تابلو برای خود درست کند و خودش را قهرمان جلوه دهد. یکی از صحبت‌های دیگر ایشان این است که آقای دعایی گفته است که من رفتم و... من خودم آقای دعایی را شخصا دیدم و از ایشان شخصا سوال کردم که آیا چنین چیزی رخ داده که شما رفته‌اید گفته‌اید که این‌ها [عراقی‌ها] گفته‌اند بیایید صلح کنیم و امام گفته‌اند [نه] گفت: اصلا دروغ محض است.

بحث آقای دعایی را کنار بگذاریم. اولا این نشان‌دهنده‌ی این است که ایشان [ابراهیم یزدی] دقیق صحبت نمی‌کنند؛ ولیکن در آن جلسه‌ای که ایشان با صدام داشته و صحبت‌هایی که می‌کند دو نکته رخ می‌دهد:

من احساس می‌کنم که اول صحبت‌های آقای ابراهیم یزدی را با هم ببینیم: [پخش گفت‌وگوی ابراهیم یزدی با حسین دهباشی در خشت خام در خلال برنامه]

قسمتی از مستند خشت خام (گفت‌وگوی حسین دهباشی با مرحوم ابراهیم یزدی)

ابراهیم یزدی: از همان اسفندماه [۱۳۵۷] ما معتقد بودیم که (من بارها این را گفته و نوشته‌ام) حمله‌ی عراق به ایران قابل پیش‌بینی و پیش‌گیری بود. سیاست ما در دولت موقت پیش‌گیری از حمله بود؛ اما متاسفانه بعضی‌ها تحریک می‌کردند و کار را به آن‌جایی بردند که عراق حمله کرد.

دهباشی: در کنار این سیاست پیش‌گیرانه و تنش‌زدایی آیا هشدارهایی هم به توان دفاعی کشور داده می‌شد، آن آن موقع هنوز بلبشو بود و ساختاری نداشت؟

یزدی: هشدار می‌دادیم ولی آن‌قدر نظمی وجود نداشت که [هشدارهای‌مان] به جایی برسد. ما از یک کانال‌ها یا ابزارهای دیگری برای پیش‌گیری استفاده می‌کردیم مثلا در کنفرانس غیرمتعهدها در کوبا من رهبران عرب را جمع کردم...

دهباشی: با صدام هم دیدار کردید؟

یزدی: بله با صدام هم دیدار داشتم؛ مذاکره‌ی مفصلی هم داشتیم. خوب طبیعی بود که ما با صدام مذاکره کنیم برای این‌که بالاخره ما با او اختلاف داشتیم، با گروه دیگری که نبود [بنابراین] باید با او می‌نشستیم و صحبت می‌کردیم.

دهباشی: حضرتعالی در چه پوزیشینی بودید در آن زمان؟

یزدی: وزیر امور خارجه‌ی ایران

دهباشی: و صدام؟

یزدی: معاون نخست‌وزیر... نشستیم با هم صحبت کردیم. خوب صدام حرف‌هایی می‌زد که برای ما قابل قبول نبود (من مشروح مذاکراتی را که با صدام داشتم چاپ کرده‌ام) مثل این‌که او می‌گفت سه جزیره‌ی خلیج‌فارس [دو تنب و ابوموسی] ایران حق ندارد ال و بل کند و... من گفتم: به تو چه مربوط است! مدعی آن سه جزیره که عراق نیست. اگر ادعایی باشد با دولت امارات است نه تو. می‌گفت: نه مگر منشور حزب بعث را نخوانده‌ای؟! [در آن‌جا می‌گوید] هر مسئله‌ی عربی مسئله‌ی ماست. گفتم: تو [که] این حرف را می‌زنی مرتکب یک خطای استراتژیک می‌شوی. وقتی می‌گویی هر مسئله‌ی عربی مسئله‌ی ماست، آقای خمینی هم می‌گویند هر مسئله‌ی اسلامی مسئله‌ی ماست. حالا اگر می‌خواهی کشته بگیری، بسم‌الله! بفرمایید! ولی از حالا به تو می‌گویم که شکست می‌خوری، زمین می‌خوری چون مسائل اسلامی فراگیرتر از مسائل ملی عربی‌ است. ولی صدام دنبال این حرف‌ها نبود. صدام دنبال این بود که موقعیت خودش را تثبیت کند.

دهباشی: با حمله‌ به ایران؟

یزدی: بله. او خود را نماینده‌ی همه‌ی اعراب می‌دانست. گفتم وقتی راجع به سه جزیر صحبت می‌کرد به او گفتم به شما چه مربوط است؟! شما که مدعی مالکیت آن‌جا نیستید. گفت: نه مگر نمی‌دانیم ما بعث هستیم و هر مسئله‌ی عربی مسئله‌ی ماست.

دهباشی: تهدید نظامی هم کرد؟

یزدی: تهدید نظامی را یادم نیست که کرده باشد ولی نیروهایش را به مرز ایران آورده بود.

دهباشی: شاهد مثالی هم می‌آورد که شما دارید ما را تحریک می‌کنید؟

یزدی: زیاد. و واقعا هم تحریک می‌کردیم.

دهباشی: نمونه‌هایی از آن را به خاطر دارید؟

یزدی: برنامه‌های تلویزیون ایران سرتاپا تحریک عراق بود.

دهباشی: برنامه‌های بخش فارسی؟

یزدی: بله. به طوری که آقای دعایی که سفیر ما در آن‌جا [عراق] بود آمد در شورای انقلاب گفت آقا اگر می‌خواهید با عراق بجنگید من استعفا بدهم برگردم ولی اگر می‌خواهید نجنگید و مماشات کنید این روشش نیست.

دهباشی: تلویزیون آن موقع مدیریتش با آقای قطب‌زاده بود، درست است؟

یزدی: بله.

دهباشی: یعنی نگاه ایشان [قطب‌زاده] قالب بود؟ چون ایران آن موقع آن‌قدر مسئله داشت که...

یزدی: نگاه قطب‌زاده تنها نبود، نگاه آقای خمینی هم این بود.

دهباشی: که برویم به سمت درگیری؟

یزدی: نه، که تحریک کنه، حمله کند، این کارها را بکنند، به طوری که وقتی دعایی در آن جلسه گفت که آقا اگر شما می‌خواهید با صدام بجنگید چون این کارهایی که می‌کنید یعنی جنگ، اگر می‌خواهید بجنگید من دیگر نمی‌روم عراق. بلند شد که برود [جلسه را ترک کند]. آقای خمینی گفت که نخیر نمی‌توانی نروی [به عراق] باید بروی. مجبورش کرد. گفت آقا من که نمی‌خواهم بروم آن‌جا بجنگم که! این کارهایی که شما می‌کنید جنگ است!

ادامه‌ی گفت‌وگوی حبیب‌ احمدزاده در مثبت نگاتیو

احمدزاده: عراق یک نماینده‌ای در سازمان ملل داشت به نام صلاح عمر العی این آدم خودش می‌آید بعدها با شبکه‌ی الجزیره یک مصاحبه‌ای انجام می‌دهد، او کسی است که هر کاری می‌کرده که وزیر خارجه‌ی عراق که اتفاقا شیعه بوده است ابراهیم یزدی را ببرد پیش صدام که جلسه داشته باشند، او قبول نمی‌کند. و خود او وزیر خارجه را دور می‌زند و می‌رود با صدام ملاقات می‌کند و از صدام می‌خواهد که با ابراهیم یزدی ملاقات کند.

ساده‌لوحی وزیر امور خارجه‌ را ما ببینیم که چگونه توسط صدام دور می‌خورد؛ یک آدمی که از قبل برنامه‌ریزی کرده است، از روز پیروزی انقلاب، تا انتقام قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر و تحقیرش را توسط شاه بگیرد. و این‌که این جلسات سیاسیون را دولت موقت به عنوان یک دستاورد برای خودش مطرح می‌کند، تا روزهای آخر عمر که بله ما می‌توانستیم جلوی جنگ را بگیریم، صدام با ما موافقت کرده بود.

ببینید صلاح عمر العلی این قضیه را چگونه توضیح می‌دهد؛ این فیلمی است که از شبکه‌ی الجزیره پخش شده است نه روزنامه‌ی کیهان، نمازجمعه‌ی تهران یا تلویزیون ایران. ببینید خود این‌ها می‌گویند صدام بعد از جلسه به این‌ها چه گفته است:

پخش مصاحبه‌ی صلاح عمرالعلی در مصاحبه با الجزیره [در خلال برنامه‌ی مثبت نگاتیو]

صلاح عمر العلی (نماینده‌ی وقت عراق در سازمان ملل): او به من گفت: دکتر ابراهیم یزدی وزیر خارجه‌ی وقت ایران تمایل دارد با صدام دیدار کند. بر اساس سلسله‌مراتب اداری، با وزیر خارجه‌ی آن زمان دکتر سعدون حمادی تماس گرفتم و از تمایل دکتر ابراهیم یزدی برای دیدار با صدام حسین گفتم و او هم امتناع کرد از این‌که در این خصوص با صدام حسین صحبت کند. من به او اصرار کردم و البته او هم انکار کرد و نپذیرفت، و هنوز هم نمی‌دانم چرا قبول نکرد... او یک انسان دانشگاهی، نویسنده، روشنفکر و سال‌های زیادی وزیر خارجه بود و نمی‌دانم چرا قبول نکرد با این‌که از هر هراسی سعی کردم او را متوجه کنم که این یک کار بسیار مهمی است برای حل اشکالات ایجادشده بین ما و ایران، ما می‌توانیم این مشکل را حل کنیم. خودم رفتم پیش صدام حسین و موضوع را به او گفتم. پس از تردید و فکر کردن پذیرفت البته قبلش از من پرسید نظر تو چیست؟ به او گفتم این فرصت بسیار مهمی است. این پیشنهاد از طرف ایرانی‌ها آمده... ما دو کشور همسایه هستیم و بی‌نیاز از این‌که بین ایران و عراق مشکلی ایجاد شود. ایران هم مشکلاتی دارد اما نباید مشکلاتی بین ما باشد. گفت فردا بعد از اجلاس عدم تعهد در خانه‌ای که سکونت دارم بگو که با وزیر خارجه‌ی ایران دیدار خواهم کرد. بعد دکتر یزدی آمد، از او استقبال کردم و صدام هم از او استقبال کرد. ما سه نفر: صدام حسین، ابراهیم یزدی و من در یک جلسه‌ی سه‌نفره نشستیم. گفت‌وگو در مورد مشکلات دو کشور شروع شد. گفت‌وگو در فضایی کاملا مثبت بین دو طرف انجام شد. برای او بسیار اهمیت داشت که مشکل دو کشور را بتواند حل کند

مجری: که جلوگیری کند از جنگ؟

صلاح عمر العلی: بله. من همین برداشت را کردم که به هر صوت می‌خواست از جنگ بین دو کشور جلوگیری کند.

مجری: بالاخره به عنوان شاهدی در این روزگار بگو.

صلاح عمر العلی: این برداشت را که کردم که می‌خواهد این مشکل را حل کند. بیش‌ترین تلاش را دکتر ابراهیم یزدی انجام داد که مشکل دو کشور حل شود. صدام هم به همین شکل و بسیار مثبت و دیپلماتیک در گفت‌وگو مشارکت می‌کرد. قبل از پایان جلسه به توافق رسیدند که گروه‌هایی را مشخص کنند. از طرف ابراهیم یزدی مطرح شد که اگر تمایل داشتید برای گفت‌وگوی دوجانبه یک گروهی برای گفت‌وگو بفرستید که بیایند، حالا چه این‌ها عالی‌رتبه باشند، چه کارشناسی یا به هر شکل و وسیله‌ای که می‌خواهید ما گروهی را بفرستیم؛ به صورت آشکار یا سری و محرمانه. در هر صورت ما آماده‌ایم تا جلوی اختلاف بین دو کشور گرفته شود. صدام هم بسیار مثبت در این گفت‌وگو شرکت می‌کرد. من ابراهیم یزدی را تا در بدرقه کردم. او خیلی از من ممنون شده بود. مرا بوسید و با من به گرمی خداحافظی کرد و رفت.

برگشتم به سمت صدام و او منتظر من بود. مرا به بیرون آن تالار که یک باغچه و استخر در آن‌جا بود برد. به همراهانش گفت که دو صندلی برای ما در کنار استخر بگذارند. من و صدام روی صندلی‌ها نشستیم و چند ثانیه‌ای گذشت. هر دو ساکت بودیم و من داشتم به آبی که کنار ما بود نگاه می‌کردم. او هم فکر می‌کرد. به من نگاه کرد و گفت: به چی فکر می‌کنی صلاح؟ گفتم: والله من در حقیقت در حس آن دیدار هستم و خیلی خوشحالم و خوش‌بین شدم. به خصوص که الان این موضوع دیگر در دستان تو قرار گرفته و در دست کارمند، وزیر و شخص دیگری نیست و بلکه الان حل این مشکل در دستان توست. من دیدم که این گفت‌وگو بین شما انجام شده که بسیار خوب بود و خوش‌بینم. من به شکلی صحبت می‌کردم که حس مثبتی که حاکم بود را بتوانم در صدام تقویت کنم. من به عنوان یک عراقی خوشحال بودم. احساس کردم برای کشور خودم و کشور همسایه کار مثبتی انجام می‌دهم. در همین چارچوب با صدام صحبت کردم و او هیچ چیز در این خصوص به من نگفت. و بعد از چند ثانیه به من نگاه کرد و گفت: صلاح چند سال است در زمینه‌ی دیپلماسی کار می‌کنی؟ گفتم حدود ۱۰ سال. من را غافلگیر کرد و گفت می‌دانی این دیپلماسی چقدر تو را خراب کرده؟! به من گفت: «چه حل مشکلی بین ما و ایران صلاح؟ این فرصتی است که شاید در طول هر قرن بیش‌تر از یک بار اتفاق نیفتد. این‌ها اهواز را از ما گرفتند. شط‌العرب را از ما گرفتند، ما را تهدید کردند. می‌خواهند انقلاب‌شان را برای ما صادر کنند و فرصت ما الان که دچار از هم گسیختگی هستند، دچار تفرقه هستند و بین‌شان درگیری است، این یک فرصت تاریخی است که تمامی حقوق‌مان را از آن‌ها پس بگیریم و این امر را به تو می‌گویم و خودت را آماده کن به عنوان نماینده‌ی عراق در سازمان ملل که یک ضربتی به آن‌ها بزنیم که تمام کره‌ی زمین صدایش را بشنود و تمای حقوق را از آن‌ها باز پس بگیریم.

حبیبت احمدزاده [ادامه‌ی برنامه‌ی مثبت نگاتیو]

احمدزاده: نگاه کنید! ... سیاست یعنی همین؛ سیاست یعنی این‌که بتوانی از مخاطب فرصت بگیری، زمان بگیری، گولش بزنی... و آن‌ها ماهر بودند. صدام کسی است که تمام ارتش‌های عربی را سر کار گذاشت و به کویت حمله کرد. صدام کسی است که از همه‌ی این‌ها باج گرفت و ترساندشان از کویت گرفته تا بعد هم آن جریان جنگ... یک چنین آدم هفت‌خطی آمده با آدم ساده‌دلی مثل ابراهیم یزدی که... امام ۱۰ سال در عراق با صدام زندگی کرده، او را می‌شناسند... صدام تکریتی را می‌فرستد که آقا تو بیا با ما همکاری کن. [امام] می‌گوید: من با شاه مخالفم ولی با تو [هم] همکاری نمی‌کنم. من فکر می‌کنم شاید [اگر به جای امام] دیگری بود می‌گفت باشد، فرصت است دیگر....

صدام تمام علمای آن موقع عراق را کشته است، بمب‌گذاری‌های داخل ایران را راه انداخته است. همه‌ی این کارها را کرده است بعد همه‌ی این‌ها را ابراهیم یزدی اصلا در صحبت‌هایش نمی‌آورد، فقط به چهار جمله‌ای که ممکن است فلان روزنامه یا فلان شخص که افراطی [بوده] که همیشه هم هستند [استناد می‌کند]. هیچ جنگی نیست که دشمن یک بهانه‌ی ساده‌ای را الکی برای خودش علم کند! شما نباید بیایی آن بهانه‌ی ساده‌ی دشمن را علم کنی و آن را دلالت قرار دهی.

۲۵۹۵۷

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901759

دیگر خبرها

  • اعلام تحریم های ایران علیه افراد و نهادهای آمریکایی و انگلیسی/  نامه ایران به شورای امنیت در رد اتهامات اسرائیل/ حمله آمریکا و انگلیس به شمال یمن/ اعلام برگزاری رزمایش نظامی آمریکا و پاکستان
  • حمله پهپادی مقاومت عراق به بندر ایلات در فلسطین اشغالی
  • واکنش کره شمالی به تازه‌ترین تحریم‌ها علیه تهران
  • نقد ادعای زیباکلام درباره آغازگر جنگ با مستندات تاریخی / روایت نماینده وقت عراق در سازمان ملل از آماده‌باش صدام برای آغاز جنگ علیه ایران
  • ناقوس جنگ را چه کسی به صدا درآورد؟/ زیباکلام: ما باعث حمله‌ی صدام به ایران شدیم/ حبیب احمدزاده: این ساده‌لوحی است صدام کینه‌ی قرارداد الجزایر را داشت
  • تل‌آویو به شکست سامانه‌های آمریکا دربرابر موشک ایرانی اعتراف کرد
  • هشدار وزیر خارجه انگلیس درباره پیامدهای تروریستی خواندن سپاه
  • شناسایی سپاه به عنوان سازمان تروریستی به سود ما نیست | وقتی می پرسم آیا اقدام بیشتر علیه سپاه ضروری است، پاسخ منفی است
  • امیرسرتیپ بختیاری: مرتضی رضایی و ابوشریف اعتقاد داشتند وظیفه سپاه جنگیدن با دشمن خارجی نیست
  • ادعای اقدام علیه املاک دولت ایران؛ باکو قصد مصادره اموال کرده است؟